با سلام خدمت شما بازدیدکننده گرامی ، خوش آمدید
به سایت من . لطفا برای هرچه بهتر شدن مطالب این
وب سایت ، ما را از نظرات و پیشنهادات خود آگاه سازید
و به ما را در بهتر شدن کیفیت مطالب یاری کنید.
پیش از آن که به چگونگی انجام تعهد و بررسی ارکان و احکام آن پرداخته شود، باید روشن گردد که انجام تعهد و وفای به عهد از نظر حقوقی و فقهی چه حقیقتی دارد. روشن ساختن ماهیت عناوین مطرح شده در فقه و حقوق هم میتواند دلیل اختلافات اهل فن را آشکار سازد و هم زمینه تجزیه و تحلیل بهتر احکام و مقررات را فراهم آورد.قانون مدنی ایران همانند قانون مدنی فرانسه در مورد تعریف وفای به عهد و بیان عقد و ایقاع بودن ماهیت آن ساکت است و به جای آن در مقام احصای سقوط تعهدات برآمده و وفای به عهد را یکی از طرق سقوط تعهد برشمرده است.در حقوق سایر کشورها مانند انگلیس، مصر، آلمان، سوییس، آمریکا و عراق نیز اشارهای به موضوع نشده است. با این حال، فقهای عظام و حقوقدانان در این خصوص اظهار نظر نمودهاند و هر کدام به نحوی درصدد بیان ماهیت قضیه برآمدهاند که حاصل آن چند نظریه است. نظریه قرارداد بودن وفای به عهدبراساس این نظریه، وفای به عهد دارای ماهیتی قراردادی است و نیاز به اراده انشایی دو طرف (متعهد و متعهدله) دارد. در واقع وفای به عهد نوعی قرارداد و توافق است و مانند سایر قراردادها و توافقها اراده انشایی طرفین برای تحقق آن ضروری میباشد.این نظریه در میان حقوقدانان فرانسوی و برخی کشورهای دیگر مانند آلمان و مصر مطرح میباشد. بر اساس نظر مشهور در فرانسه، وفای به عهد توافق یا قراردادی است که موضوع آن پایان دادن به تعهد و برائت مدیون میباشد. مطابق این نظریه، وصول طلب برای سقوط دین بدهکار کافی نیست و پذیرش او امری است ضروری؛ به همین جهت باید اهلیت تصرف داشته باشد.در میان حقوقدانان فرانسوی، «فرجاوی» معتقد است که وفای به عهد ذاتاً یک عمل حقوقی بوده و دارای دو عنصر مادی و قراردادی است. عنصر مادیاش عبارت است از تسلیم مال و انجام فعل و عنصر قراردادی آن توافق متعهد و متعهدله میباشد«بودن»، دیگر حقوقدان فرانسوی نیز عقیده دارد که وفای به عهد عبارت از یک قرارداد است. به همین جهت توافق اراده متعهد و متعهدله در آن ضرورت دارد و توافق هر دو اراده دارای آثاری است که منجر به سقوط حقی میشود.